به بهانه خداحافظی
به بهانه خداحافظی
فقط خدا میداند وبس..
که بهمن ماه سال 1392
چه میزان در شعف بودم …
زمانی که تلاشهای چند ماهه ی ما به ثمر نشست و به درخواست امامجمعه وقت و دلسوزی های مدام اقای بیات (یکی از امنای محل ) حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار ، راه اندازی شد و اینچنین پا به میدان جهاد علمی گذاشته و اولین ترم را شروع کردیم ..
خوب بیاد دارم که وقتی فراخوان پذیرش دادیم بیش از 200 داوطلب ثبت نام کردند وما فقط دوکلاس جا داشتیم …
یادش بخیر آن زمان حوزه در اوج سادگی مملو از عشق به فراگیری بود.
طلاب روی فرش می نشستند و اساتید نیز با عشق فراوان تدریس می کردند. آن زمان نه خبر از میز وصندلی و امکانات کلاس بود، نه رفاه و امکانات اداری برای کارگزاران حوزه ؛ اما آنچه بین همه موج میزد اخلاص در عمل ، صداقت ،و عشق به آبادی و ارتقای دانش دینی در بین دختران وزنان شهرمان شهریار بود.
اکسیری که موجب شد یک دهه راه را ادامه دهیم …
در طول این ده سال طلاب زیادی بر درس اساتید زانوی تلمذ زدند و شهر پر شد از طلبه ی خواهر که هر یک خود را پرستار دین میدانستند وهر کجا که لازم میدیدند به تیمارداری قیام می کردند. در مدارس ، خانه ها ، مساجد، پایگاهای بسیج، پارکها، محله ها و هر کوی وبرزنی بیرق دین را بردست گرفته وبا دانشی که داشتند بی نام ونشان ، راه انبیا را در هدایتگری پیش گرفتند….
گذشت اما….
حقیقتا در برابر جهل و انسانهای جاهل مدعی، سپران روزگار سخت بود. مبارزه کردن در جامعه ای که سالاری را برای حوزه خواهران ، نمیپسندید و نگین شهر را بی ما میخواستند!
گذشت اما پردرد بود تحمل دوستان بیخرد و منافقان حسود طمع کار که در زیر نقاب خیر خواهی و به پشتوانه ی برخی ذی نفوذ ها خود را دایه مهربانتر از مادر نشان می دادند اما غیض شان در پشت چشمهایشان هویدا بود …
گذشت اما حقیقتا نفس گیر بود مقاومت کردن و اعتلای پرچم اسلام از دریچه حوزه، در شهری که غیبت کردن وتهمت زدن را ، بدون هیچ ترسی ، حق مسلم خود میدانستند و برایش دلیل شرعی میتراشیدند. بدون انکه کبری وصغری ای بدانند …. دوست خودی را به جرم نکرده ، طعنه زدنند .
اما خدا را شاهد دارم که چه شبها و روزها سپری شد در حالی که جز سربلندی طلاب حوزه در سر ، چیزی نداشتم و همت خود را به کار بستم تا با کمک همکاران ، حوزه را به اوج برسانیم تا روزی که شاهد درخشش طلاب خواهر شهریاری در جهان اسلام باشیم . و میدانم آن روز نزدیک است …
هرچند وجود برخی موانع از قبیل نبود امکانات و فضای مناسب تحصیل و عدم بودجه کافی ، عدم همکاری برخی مسئولین و کسانی که مدعی مساعدت بودند و برخی مشکلات دیگر مسیر رسیدن به این هدف را پرپیچ وخم نمود اما یقین دارم
وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا…
طلاب عزیز، اساتید فهیم و همکاران خوب و مدیریت جدید سرکار خانم لاله ترابی امیدوارم در زیر سایه توجهات حضرت ولی عصر به مرحله یُسۡر برسید …
که :
إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرًا ….
علیزاده
مدیر اسبق حوزه علمیه خواهران نرجس خاتون شهریار